Lyrics Bikhabi - Sadegh
قبلا
مثل
اینو
مسخ
کردم
چه
فرقی
دارن
حالا
سگ
با
توله
ش
خودم
محکوم
به
قتل
خودمم
که
اینطوری
قلبم
پاره
پوره
س
من
خیلی
وقته
بیرون
لونه
ام
کدوم
ور
اصلا
راه
خونه
س
لونه
ما
ویرونه
بود
رئیس
قبیله
دیونه
بود
شیشه
ی
عمر
این
قبیله
شکست
تلاش
اهالی
بیهوده
بود
آیه
یأس
نخوندم
براش
هرچند
اینجا
دیگه
موندن
نداشت
حیف
ریه
م
که
پر
کرد
هواش
بریدن
از
ماهاام
خونسرد
تراش
اینو
رو
سنگ
قبرم
بذارید
تاریخ
تولد
از
وقتی
تابیید
تاریخ
مرگ،
هر
وقت
بیدارید
علت
مرگ،
هیچوقت
نخوابید
خواب
خوش
اینجا
سحرشون
بود
با
ماهی
مرده
شد
صیدشون
پر
بیشعوری
شد
بینشون
پل
بین
مردم
با
شیخ
منگل
انگار
بازم
دلت
شکسته
ست
روزگار
ازت
دلگیر
و
خسته
ست
تو
هربار
نرسیدی
به
مقصد
شدی
شبیه
هر
چی
میدادی
از
دست
و
انگار
دیگه
نمیشه
صبر
کرد
آرزوهات
بهت
نمیگن
حرکت
کن
انگار
اگه
بری
هم
از
عمد
کسی
بهت
اصلا
نمیگه
برگرد
Attention! Feel free to leave feedback.