Lyrics Arousak - Sattar
می
شد
از
بودن
تو
عالمی
ترانه
ساخت
کهنه
ها
رو
تازه
کرد
از
تو
یک
بهانه
ساخت
با
تو
می
شد
که
صدام
همه
جارو
پر
کنه
تا
قیامت
اسم
ما
قصه
ها
رو
پر
کنه
اما
خیلی
دیر
دونستم
تو
فقط
عروسکی
کور
و
کر
بازیچه
ی
باد
مثل
یک
بادبادکی
دل
سپردن
به
عروسک
منو
گم
کرد
تو
خودم
تو
رو
خیلی
دیر
شناختم
وقتی
که
تموم
شدم
نه
یه
دست
رفیق
دستام
نه
شریک
غم
بودی
واسه
حس
کردن
دردام
خیلی
خیلی
کم
بودی
توی
شهر
بی
کسی
هام
تو
رو
از
دور
می
دیدم
تا
رسیدم
به
تو
افسوس
به
تباهی
رسیدم
شهر
بی
عابر
و
خالی
شهر
تنهایی
من
بود
لحظه
ی
شناختن
تو
لحظه
ی
تموم
شدن
بود
مگه
می
شه
از
عروسک
شعر
عاشقونه
ساخت
عاشق
چیزی
که
نیست
شد
روی
دریا
خونه
ساخت
1 Sedaye Baroun
2 Bahare Man Gozashteh Shayad
3 Sedaye Zangouleha
4 Shab O Shaam
5 Monajat
6 Rafigh
7 Taazim
8 Aab
9 Shabe Virouni
10 Safar
11 Arousak
12 Tasvir
13 Haraas
Attention! Feel free to leave feedback.