Sattar - Gham Nameh Lyrics

Lyrics Gham Nameh - Sattar



گفتی یه نامه بنویس، بیا اینم یه نامه
این نامه غمنامه ی روزام و لحظه هامه
من اینجا توی غربت، تو تو وطن اسیری
باز خوبه نه تو غربت، توی وطن می میری
توی وطن می میری
مثل یه خواب اینکه، بازم هم و ببینیم
بازم گلای آبی، از آسمون بچینیم
تو کوچه ها پیچک ها، سر کشیدن رو دیوار
می خوان ما رو ببینن، تو لحظه های دیدار
تو لحظه های دیدار
مثل یخای قطبه، سردیِ این جدایی
شاید طاقت نیارم، تا اینکه تو بیایی
من که میگم محاله، رها شدن از این درد
وطن پر از گُله و گلاش همه گل زرد
گلاش همه گل زرد
کی بود به دست طوفان، خونه ی ما رو سپرد
انگار که خوبی های، دنیا تموم شد و همه مرد
مثل قدیما تو رو، دوست دارم و دوست دارم
با یاد اون بهارا، پاییزو سر می آرم
پاییزو سر می آرم
هوس میکده داره، دل دیوونه ی من
نمی دونه بی تو ایّام بهارو چه کنه
چه کنه، چه کنه
آخه با خونه خرابه، غم عشقتو بگو
دل دیوونه ی بی صبر و قرارو چه کنه
چه کنه، چه کنه
گفتی یه نامه بنویس، بیا اینم یه نامه
این نامه غمنامه ی روزام و لحظه هامه
من اینجا توی غربت، تو تو وطن اسیری
باز خوبه نه تو غربت، توی وطن می میری
توی وطن می میری
توی وطن می میری




Sattar - 40 Years of Memories
Album 40 Years of Memories
date of release
25-02-2013




Attention! Feel free to leave feedback.