Lyrics Bi Saranjam - Viguen
در
حریر
گیسوانت
دل
زمانی
خانه
می
کرد
شکوه
ها
از
بی
قراری
با
من
دیوانه
می
کرد
با
نگاه
تو
نگاهم
روزگاری
آشنا
بود
در
سکوت
مبهم
ما
بر
جهان
فریاد
ما
بود
میشکفت
از
خنده
تو
صد
چمن
گل
در
خیالم
از
دو
چشم
مست
تو
هر
شب
می
شد
افسون
شور
حالم
هر
سحر
با
یادت
از
خواب
چشم
خود
را
می
گشودم
روزگاری
با
خیال
تو
عاشقی
دیوانه
بودم
ای
دو
چشم
مست
شهلا
که
تو
را
دیده
ام
هر
روز
و
هر
شب
همه
جا
بعد
از
این
ناز
تو
دیگر
نکشم
می
کنم
خود
را
ز
دام
تو
رها
ای
سراپا
نقش
نومیدی
ای
سراسر
بی
وفایی
حیف
از
آن
احساس
پاک
من
با
تو
حیف
از
آشنایی
ای
دو
چشم
مست
شهلا
که
تو
را
دیده
ام
هر
روز
و
هر
شب
همه
جا
بعد
از
این
ناز
تو
دیگر
نکشم
می
کنم
خود
را
ز
دام
تو
رها
ای
سراپا
نقش
نومیدی
ای
سراسر
بی
وفایی
حیف
از
آن
احساس
پاک
من
با
تو
حیف
از
آشنایی
1 Pariya
2 Setareh
3 Shayad Biyaee
4 Leili Manal
5 Bi Saranjam
6 Khabe Naz
7 Bacheha Motshakerim
8 Aroose Darya
9 Sepideh Dam
Attention! Feel free to leave feedback.