paroles de chanson Sultan Qalbam - Ahmad Zahir

یک دل میگه برو برو
یک دلم میگه نرو نرو
طاقت نداره دلم دلم
بی تو چه کنم
پیش عشق ای زیبا زیبا
خیلی کوچک است دنیا دنیا
با یاد توام هرجا هرجا
ترکت نکنم _گرد آوری از_خالد_بیر
احوال زار دلم را ندانی _بلوچستان_ایران
با تو چه گویم که بر آن نُمایی_پیشین
بی تو نتابد نه مهری نه ماهی
بر شام تااااارم
سلطان قلبم تو هستی تو هستی
دروازه های دلم را شکستی
پیمان یاری تو بر من ببستی چشم انتظارم
از برگ گل کاغذ سازم
نامه يی شيرين بپردازم
بنويسم از عشقم رازم
ای نو گل من بعد از سلام ای دلدارم
اول خيلی دوستت ميدارم
دوم ديده بر راهت دارم بر دشت و دمن
سلطان قلبم تو هستی تو هستی
دروازه های دلم را شکستی
پيمان ياری تو بر من ببستی چشم انتظارم
سلطان قلبم تو هستی تو هستی
دروازه های دلم را شکستی
پيمان ياری تو بر من ببستی چشم انتظارم