paroles de chanson Man Ashegh-E Chashmat Shodam (Madar-E Sefr Darajeh) - Alireza Ghorbani
وقتی
گریبان
عدم
با
دست
خلقت
می
درید
وقتی
ابد
چشم
تو
را
پیش
از
ازل
می
آفرید
وقتی
زمین
ناز
ترا
در
آسمان
ها
می
کشید
وقتی
عطش
طعم
تو
را
با
اشکهایم
می
چشید
من
عاشق
چشمت
شدم
نه
عقل
بود
و
نه
دلی
چیزی
نمی
دانم
ازین
دیوانگی
و
عاقلی
یک
آن
شد
این
عاشق
شدن
دنیا
همان
یک
لحظه
بود
آن
دم
که
چشمانت
مرا
از
عمق
چشمانم
ربود
وقتی
که
من
عاشق
شدم
شیطان
به
نامم
سجده
کرد
آدم
زمینی
تر
شد
و
عالم
به
آدم
سجده
کرد
من
بودم
و
چشمان
تو
نه
آتشی
و
نه
گلی
چیزی
نمی
دانم
ازین
دیوانگی
و
عاقلی
من
عاشق
چشمت
شدم
شاید
کمی
هم
بیشتر
چیزی
در
آن
سوی
یقین
شاید
کمی
همکیش
تر
آغاز
و
ختم
ماجرا
لمس
تماشای
تو
بود
دیگر
فقط
تصویر
من
در
مردمک
های
تو
بود
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.