Dariush - Neshani Azto Mibinam - traduction des paroles en anglais

Paroles et traduction Dariush - Neshani Azto Mibinam




Neshani Azto Mibinam
A Trace of You
نمی دانی كه من در هر ستاره كه مه را تا سحر یار و ندیم است
You don't know that in every star that keeps me company until dawn
و یا در چهره سرخ شقایق كه خود بازیچة دست نسیم است
Or in the rosy cheeks of the poppy that itself is a plaything of the wind
نشانی از تو می بینم سراغی از تو می گیرم
I see a sign of you, I seek news of you
نشانی از تو می بینم سراغی از تو می گیرم
I see a sign of you, I seek news of you
نمی دانی كه من در قطرة اشك كه روزی مظهر خشم تو بوده
You don't know that in the tear that once reflected your anger
ویا در شط خونین افقها كه روزی منظر چشم تو بوده
Or in the bloody horizon that once held your gaze
نشانی از تو می بینم سراغی از تو می گیرم
I see a sign of you, I seek news of you
نشانی از تو می بینم سراغی از تو می گیرم
I see a sign of you, I seek news of you
در اندوه غریبان در آه بی نصیبان
In the sorrow of strangers, in the sighs of the unfortunate
در آن شبنم در آن گل در عشق پاك بلبل
In that dewdrop, in that flower, in the pure love of the nightingale
در ایام بهاران در آب چشمه ساران
In the days of spring, in the water of fountains
در آن سر گشتگیها در این گمگشتگیها
In those wanderings, in those confusions
نشانی از تو می بینم سراغی از تو می گیرم
I see a sign of you, I seek news of you
نشانی از تو می بینم سراغی از تو می گیرم
I see a sign of you, I seek news of you
من اينك در رواق كهكشانها در آوای حزین كاروانها
Now, in the expanse of galaxies, in the plaintive sound of caravans
درآن رنگین كمان پیرو خسته در آن اشكی كه بر مژگان نشسته
In that tired old wanderer's rainbow, in that tear that hangs on the lashes
درآن جامی كه خالی مانده از می در آوایی كه برمی خیزد از نی
In that cup that has been emptied of wine, in the melody that rises from the reed flute
نشانی از تو می بینم سراغی از تو می گیرم
I see a sign of you, I seek news of you
نشانی از تو می بینم سراغی از تو می گیرم
I see a sign of you, I seek news of you
در اندوه غریبان در آه بی نصیبان
In the sorrow of strangers, in the sighs of the unfortunate
در آن شبنم در آن گل در عشق پاك بلبل
In that dewdrop, in that flower, in the pure love of the nightingale
در ایام بهاران در آب چشمه ساران
In the days of spring, in the water of fountains
در آن سر گشتگیها در این گمگشتگیها
In those wanderings, in those confusions
نشانی از تو می بینم سراغی از تو می گیرم
I see a sign of you, I seek news of you
نشانی از تو می بینم سراغی از تو می گیرم
I see a sign of you, I seek news of you






Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.