paroles de chanson Nakhab Kourosh - Faramarz Aslani
دارا
جهان
ندارد
سارا
زبان
ندارد
بابا
ستاره
ای
در
هفت
آسمان
ندارد
کارون
ز
چشمه
خشکید
البرز
لب
فروده
است
حتی
دل
دماوند
آتشفشان
ندارد
دیو
سیاه
دربند
آسان
رهید
و
بگریخت
رستم
در
این
هیاهو
گرز
گران
ندارد
هرگز
نخواب
کوروش
ای
مهر
آریایی
بی
نام
تو
وطن
نیز
نام
و
نشان
ندارد
هرگز
نخواب
کوروش
ای
مهر
آریایی
بی
نام
تو
وطن
نیز
نام
و
نشان
ندارد
بی
نام
تو
وطن
نیز
نام
و
نشان
ندارد
دارا
کجای
کاری
دزدان
سرزمینت
بر
بیستون
نویسند
دارا
جهان
ندارد
آئیم
به
دادخواهی
فریادمان
بلند
است
اما
چه
سود
اینجا
نوشیروان
ندارد
سرخ
و
سپید
وسبز
است
این
بیرق
کیانی
اما
صدآه
و
افسوس
شیر
ژیان
ندارد
هرگز
نخواب
کوروش
ای
مهر
آریایی
بی
نام
تو
وطن
نیز
نام
و
نشان
ندارد
هرگز
نخواب
کوروش
ای
مهر
آریایی
بی
نام
تو
وطن
نیز
نام
و
نشان
ندارد
بی
نام
تو
وطن
نیز
نام
و
نشان
ندارد
کو
آن
حکیم
توسی
شهنامه
ای
سراید
شاید
که
شاعر
ما
دیگر
بیان
ندارد
بر
نام
پارس
دریا
نامی
دیگر
نهاده
اند
گویی
که
آرش
ما
تیر
و
کمان
ندارد
هرگز
نخواب
کوروش
ای
مهر
آریایی
بی
نام
تو
وطن
نیز
نام
و
نشان
ندارد
هرگز
نخواب
کوروش
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.