paroles de chanson Man - Ho3ein
صورتِ
بی
نقاب
دو
تا
چشمِ
نیمه
خواب
با
خدا
بی
حساب
یه
زمینِ
بی
حصار
اینا
یعنی
من
منم
یعنی
کم
یعنی
دقیقاً
دوستی
که
غریبه
اس
روزام
سخته
ولی
دنیام
شیرین
تلخی
رنگه
ای
کاشکی
نی
رو
تنِ
تقویمم
من
اینو
فمیدم
یه
دنیاس
که
یه
روز
همه
پس
میدن
گرون
واسه
خودم
یه
بوم
واسه
خدا
با
رنگهای
قشنگ
نه
رنگای
گلها
عمیقتر
ببین
یه
دستم
سفید
پس
از
من
بپرس
یا
سنگر
بگیر
تو
جنگم
که
خون
با
خاکش
گِله
میوه
اش
حرف
من
درختش
دلِت
انتقام
تا
رنگش
بره
نگام
کن
یه
کم
نه
از
پنجره
سکوت
کن
دیگه
روی
سادگی
ندو
سکوت
کن
میفهمی
واقعیتو
اخم
کن
بهش
لمس
کن
بچش
تلخیشو
وقتی
که
دست
خورد
بهش
بازم
این
منم
یه
عابری
که
همه
لحظه
هاش
راه
رفت
میگذرم
زیر
پامم
صدا
برگ
باز
بازم
این
منم
یه
عابری
که
همه
لحظه
هاش
میگذرم
جا
نمونی
که
دوری
سهم
ماست
همیشه
همونی
که
همه
چیشو
باخت
عقبیمه
اتفاق
تو
چار
قدمیمه
تازه
نیست
برام
اَ
قدیمه
علناً
وقتی
نی
پَ
خواب
برا
چیمه؟
باید
باز
باشن
چشامو
این
دورو
ورو
بپان
به
گا
بدم
دورو
ورو
جلوترو
بخوام
له
کنم
چیزایی
که
دیدمو
اینو
خوب
بلدم
بکنم
شروع
بعد
سه
کام
حبسو
بعد
بدم
مغزو
رد
یه
کم
اخمو
بعد
یه
لبخند
اومد
اون
لابه
لاها
انگاری
تکون
خورد
نیشت
اینجا
خالیا
گرون
پُر
میشه
همون
که
بلدیم
تو
فک
کن
الکیم
آه
فکر
اسم
اَبَدیم
خوشحالی
جلو
زدی
از
اینا
که
عقبیان
ولی
من
باز
تو
فکر
بغلیم
همیشه
عصا
به
دست
شبیه
مسابقس
زندگی
یعنی
تو
توی
مسیر
اجباری
انگاری
تخم
جنگو
باز
پاشیدنو
تو
گذشت
یاد
بگیر
منم
خار
گاییدنو
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.