paroles de chanson Tamum Shode - Reza Pishro , Kamyar

روزا خوابم، شبا بیدارم
وای چه کنم از دستِ تو؟ رسم تو؟
دیگه بسه، شدم خسته
نمیخوام بکشم من زجرشو، نزن حرفشو
من همون عشقیم
که طاقتت میگفت نرو توش
تو بهشتی که از دوریات نمه نمه سوخت
نگو رحمت کو، سَرم رو قلبت بود
وقتی خواستمت نموندی پیشم
نبودی دردت بود
همه اشکا و زخما و سرمای تنت موند
رو اون دستا که خواب و بیداری رو سرت بود
نگو رحمت کو، سَرم رو قلبت بود
وقتی خواستمت نموندی پیشم
نبودی دردت بود (آه، میدونی؟)
سعی میکنم یادم نیاد
ما گفتیم تموم شدش حالا دیگه تماسی نمونده
غم گلوم پُره هنوز دورت شلوغه
تموم کنش دروغه
یه وقت دیگه حرف بزنیم تموم شده وجودت
هنوز فکر میکنم میای با اولین پرواز
چیزی توم عوض نمیشه با سم ترین سم ها
تو امن ترین گرما بودیم
با بدترین سرما دوریم از هم
که بری بگردی با خز ترین جَلد ها
چمدونت این جا مونده بی اندازه دوری
همین طور پیرهنی که یقه اش رو پاره کردی
وقتی با مشت می کوبیدی تو سینم و
با اشک بهم میگفتی 13 ماهه کوشی؟
گفتم دیدم خواب خوبی
باورم کن بسه به دیوار زدن زل
باز ترحم، ندارم چون هست پاک تر از تو
پاک تر از من، گفتی بند ها باز شن از هم
چرا اومدی که بهت بگم راحتم کن
هر کی اومد جلو گفتم فاک فقط تو
ببین چقد داغونم که منو تا خواب قلم برد
زدیم به ساعتم زل، ولی پام لگد شد
انگار میخوای بدی واسه جبران فقط فحش
احساس میکنم هزار تا بهانه تو سرته
بود ه رجا نیازم داشت، تنهایی راحت باش
تکرار میشدم پی ثانیه هایی که غمته
هر جا میبالم باز، بیدارم تو هر فاز
تو دادی دردو بهم، نمیخوام ترحمت
سیاهی تو قلبته، غم من هدفته
تو با من سردی هی، آخه تو هستی کِی؟
شبا که خوابته، لعنت تو این رابطه
من همون عشقیم
که طاقتت میگفت نرو توش
تو بهشتی که از دوریات نمه نمه سوخت
نگو رحمت کو، سَرم رو قلبت بود
وقتی خواستمت نموندی پیشم
نبودی دردت بود
همه اشکا و زخما و سرمای تنت موند
رو اون دستا که خواب و بیداری رو سرت بود
نگو رحمت کو، سَرم رو قلبت بود
وقتی خواستمت نموندی پیشم
نبودی دردت بود
بوت هنوز این جاست
یادآور خاطرات کودکی ها کو دوام
حالا فقط جای کبودیا مونده رو رگا
هیچ جوره این آدما در نمیان خوب از آب
از سر نمیام رو مطام، هردومون خراب کردیم
گنگ بودیم خلاف سنگین، سنگ بودیم جواب منفی
توی درد بودیم در آب بندی
تو لک بودیم یه هیچ بزرگ تنهاترین قلب زمین
اما گاهی مجبور میشی به هر رفاقتی دست بزنی
تو قدم برمیداری، رو تنم سر میذاری
یا میگی تله است و در میاریم
مسخره است شب بیداریم
ببین سرنوشتو وقتی چشاتو برمیداری
اینا همه غم عشقه که همه تشنه تو در و دیواریم
نمیدونی چه قدر سخت گذشته
جای خالیت این جاست
صدا خش خشو زیر پام حس میکنم
ما تو پاییزیم باز
من همون عشقیم
که طاقتت میگفت نرو توش
تو بهشتی که از دوریات نمه نمه سوخت
نگو رحمت کو، سَرم رو قلبت بود
وقتی خواستمت نموندی پیشم
نبودی دردت بود
همه اشکا و زخما و سرمای تنت موند
رو اون دستا که خواب و بیداری رو سرت بود
نگو رحمت کو، سَرم رو قلبت بود
وقتی خواستمت نموندی پیشم
نبودی دردت بود