paroles de chanson Ostad - Sasy
گویند،
گویند،
گویند
که
روزی
مِهر
یه
دلبری
به
دلِ
یکی
افتاد
ای
کاش
نمی
افتاد
گویند
که
هر
شب
توی
دستَش
یه
پیاله
با
من
و
نیس
اصلا
عین
خیالش
چرا
استاد،
آخه
چه
کاریه
استاد
گویند
که
کشته
مرده
میداد
تار
مُژگونش
و
من
من
به
قربونشو
ای
وای
افتاد،
افتاد،
افتاد
به
دلم
مِهر
تو
ای
کاش
نمی
افتاد،
نمی
افتاد
اسفند
و
دی
و
خرداد
و
مرداد
همش
مهمونی
آخه
چه
کاریه
استاد،
استاد
دلا،
دلا،
دلا،دلا
استاد
چرا،
چرا،
چرا،
چرا
گویم،
گویم،
گویم
که
سودای
تو
دارد
این
دلم
آخ
این
دلم
وای،
استاد
موهای
اَفشون
داره
آره
چشمای
اَفسون
داره
استاد
بس
عجب
وای
عجب
یاری
عجب
دلبر
و
دلداری
ولی
با
ما
که
نداره
کاری
نه
پیغومی
نه
دیداری
تو
که
شیدایی
و
استادی
کلید
قلبمو
داری
افتاد،
افتاد،
افتاد
به
دلم
مِهر
تو
ای
کاش
نمی
افتاد،
نمی
افتاد
اسفند
و
دی
و
خرداد
و
مرداد
همه
اش
مهمونی
آخه
چه
کاریه
استاد،
استاد
دلا،
دلا،
دلا،دلا
استاد
چرا،
چرا،
چرا،
چرا
دلم
چند
وقته
که
رد
داده
ببین
دست
کی
افتاده
اونم
همه
جوره
استاده
وو
ای
وای
وای
میبره
به
هر
حال
دل
و
ببین،
قد
و
بالاشو
وای
دل
و
باز
افتادم
توی
دام
تو
استاد
دلم
چند
وقته
که
رد
داده
ببین
دست
کی
افتاده
اونم
همه
جوره
استاده
وو
ای
وای
وای
میبره
به
هر
حال
دل
و
ببین،
قد
و
بالاشو
وای
دل
و
باز
افتادم
توی
دام
تو
استاد
میبره
به
هر
حال
دل
و
ببین،
قد
و
بالاشو
وای
دل
و
باز
افتادم
توی
دام
تو
استاد
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.