paroles de chanson Man Az Rouzeh Azal - Sattar
من
از
روز
ازل
دیوانه
بودم
دیوانه
روی
تو
سرگشته
کوی
تو
سرخوش
از
باده
مستانه
بودم
در
عشق
و
مستی
افسانه
بودم
نالان
از
دشمن
چنگ
و
عود
من
تار
آن
موی
تو
تارپود
من
بی
باده
مدهوشم
ساغر
نوشم
زچشمه
نوش
تو
مستی
دهد
آن
را
گلرخسار
را
بهار
آغوش
تو
چو
به
ما
نگری
همه
دل
ببری
کز
باده
نوشیم
طعمی
سوزم
من
چو
شمع
از
سودای
دل
دل
رسوای
تو
من
رسوای
دل
رفت
که
به
خاک
و
خون
کشیدی
مرا
روی
زین
که
دیدی
مران
باز
آ
که
در
شام
غمم
صبح
امیدی
مرا
صبح
امیدی
مرا
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.