Текст песни Chelleye Eshgh (Live) - Alireza Ghorbani
اولین
روز
زمین
اولین
روز
زمان
اولین
فرصت
عشق
اولین
لحظه
جان
زندگی
بی
زنگار
بودن
از
جنس
بلور
روز
و
شب
هم
پرواز
به
سبک
بالیه
نور
فصل
خاک
و
باران
سبزه
و
آیینه
ماه
در
بستر
ابر
با
تبی
در
سینه
هفت
سینی
در
دست
قلب
گلخانه
عشق
نو
ترین
تعبیر
است
خواب
افسانه
عشق
آسمان
چرخی
زد
خاک
در
هم
پیچید
آب
در
آیینه
سایه
ای
با
خود
دید
چشمه
ها
سرخ
شدند
مثل
وهمی
ناگاه
آرزوها
ماندند
در
غباری
از
آه
باد
فریاد
سفر
و
سکوتی
سوزان
نوبت
چله
عشق
آرش
و
تیر
و
کمان
چشم
شرم
از
تحمت
حرم
آتش
را
دید
رفت
آنسوی
خطر
تا
سیاوش
را
دید
آسمان
دریا
دشت
هفت
خانی
از
عشق
عاقلان
سرگردان
در
جهانی
از
عشق
راز
چندین
خورشید
هم
نشین
با
رویا
باز
هم
بیداری
باز
هم
این
دنیا
هر
تپش
فتحی
نو
فرصتی
تا
بودن
لحظه
ای
از
رفتن
عشق
را
پیمودن
Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.