Alireza Ghorbani - Strange Times текст песни

Текст песни Strange Times - Alireza Ghorbani



روزگار غریبی است نازنین
دهانت را می بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم دوستت دارم
دلت را می بویند دلت را می بویند مبادا شعله ای در آن نهان باشد
روزگار غریبی است روزگار غریبی است نازنین
روزگار غریبی است نازنین آن که بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد
به اندیشیدن خطر مکن
خدای را در پستوی خانه نهان باید کرد
روزگار غریبی است روزگار غریبی است نازنین
نمانده در دلم دگر توان دوری
چه سود از این سکوت و آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد
بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد
نمانده در دلم دگر توان دوری
چه سود از این سکوت و آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد
بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد
نمانده در دلم دگر توان دوری
چه سود از این سکوت و آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد
بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد



Авторы: hesam naseri


Alireza Ghorbani - Strange Times
Альбом Strange Times
дата релиза
01-05-2019




Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.