Putak - Alfabet текст песни

Текст песни Alfabet - Putak



اسممو ولش بزا نگم
فقط خون دخترانه ای هست توی رگم
یه تصادف با یه مرد باعث شد فک کنم همه مردامون بدن
کلی زخم روی دست جراحت سنگین دماغ شکسته
ولش خلاصه دانشگاه قبول شدم دم خدا گرم که همیشه هستش
دانشگاه دور بود از شهرمون پول آزاد نبود تو جیب مردمون
مردمون کی بود پدر خوبمون پدرخوبمون مهربونمون
پدر راضی نبود از شهر برم میگفت بیخیال درس شو مرگه من
پدری که به دخترش اعتماد نداره وای به حال آینده و مرده من
یه مشت مرد هوس باز چرا ما زنا شدیم اینجا خطرناک
ایراد از ریشه است ما این کاره نیستیم زیپتو بالا بکش
میرمو میرمو میرمو میرم از این شهری که توش یه غریبم
میرمو میرمو میرمو دیدم یه جایی که آدماش بی فریبن
سیرمو سیرمو سیرمو سیرم از این زندگی که کرده پیرم
دیگه هم بر نمیگردمو هیچ وقت این مسیرو نمیام بی شک
خلاصه دختر رفت دختره یکی یدونه
مادرو بوسید از زیر قرآن رد شد قصد کرد به تَرک خونه
گذشتِ زمانو نگید سریع
دو ترم گذشت عمرش چه زود پرید
این دختره که بعد از اون تصادف متنفر از هرچی مرد شد عاشق شده بود
ولی نمیتونست بره جلو چون غرورش مانع شده بود
فحش میداد به زمانو زمونه انگار همه دردا سمت اونه
دخترک ولی نمیدونست پسرک هم از اون ور عاشق اونه
این دوتا به هم رسیدن عاشق دوتا کفتر
کلی خاطرات داشتن جمع ببندی به اندازه شیش تا دفتر
دوئه به علاوه شیش هشت ماهی گذشت
هر روزشون خنده هر روزشون جشن
نه فکر فردا ها بودن نه فکر دیروزو قبلنایی که گذشت
زندگی ترو تازه یه شروعی خوشو ساده
عشقشونو به چشم میدیدن
زمینو بهشت میدیدن
بعضی وقتا انقد میخندیدن گاهی به قسمت بدِ سرنوشت
میرمو میرمو میرمو میرم از این شهری که توش یه غریبم
میرمو میرمو میرمو دیدم یه جایی که آدماش بی فریبن
سیرمو سیرمو سیرمو سیرم از این زندگی که کرده پیرم
دیگه هم بر نمیگردمو هیچ وقت این مسیرو نمیام بی شک
نمیدیدن توهم زشتی رو کمبود
همه بهشون میگفت لیلیو مجنون قرار شد ازدواج بکنن
حلقه واسه خودشون انتخاب بکنن دوستایه پسرک از فرصت استفاده کردن
از دختر خواستن اجازه ی آخرین سفرِ مرخصیشونو بده بهشون رخصت
دخترک که نه نمیتونست بگه گفت برید خوش باشید
قرار بودبعد سفر ازدواج کنن الهی چقد ذوق داشتی
هروز زنگ هروز تماس حس دلتنگیش انگشت نماست
گفت دارم میام خونه عشقم دخترک گفت قدمت رویه چشمم
دیگه تا الان باید میرسید نگرانم چرا زنگ نزد یه حسی توم بَده
چشام پره اشک کم کم دیگه ساعت داره میشه هشت
تلفن زنگ خورد کی میتونه باشه
خدا فقط خبرایه خوشی باش باشه
"داداشمو حلال کن چون دیگه نمیتونه باهات باشه
وقتی از سفر برمیگشت عاشق یکی دیگه شد انگاری
اسم معشوقشم فرشته است ولی از نوع عزرائیل



Авторы: Ali Majidi, Pooria Arab


Putak - Alfbt
Альбом Alfbt
дата релиза
29-11-2016




Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.