Текст песни Agha Balasar - Tara
نخواستم...
نخواستم...
آقا
بالاسر
نخواستم،
یار
بی
سفر
نخواستم
یه
سر
و
هزار
سودا
داره،
من
دردسر
نخواستم
یه
سر
و
هزار
سودا
داره،
من
دردسر
نخواستم
خونم
تو
شیشه
میگیره،
همش
بهونه
میگیره
یه
روز
تا
پا
خونم
میاد،نشسته
زود
میخواد
بره...
میگن
همسایه
ها
آقا
بالاسره.گلای
رنگارنگ
برام
نمیخره،
برام
نمیخره
دوباره
باز
میای
رو
زخم
من
نمک
بپاشی
برات
سفره
نچیدم
که
تو
هم
نخورده
باشی
خدارو
خوش
میاد
به
پات
بسوزم
تو
نباشی
آخه
قصه
ی
ما
به
کجا
کشیده
و
تو
کجاشی
آقا
بالاسر
نخواستم،
یار
بی
سفر
نخواستم
یه
سر
و
هزار
سودا
داره،
من
دردسر
نخواستم
یه
سر
و
هزار
سودا
داره،
من
دردسر
نخواستم
خونم
تو
شیشه
میگیره،
همش
بهونه
میگیره
یه
روز
تا
پا
خونم
میاد،نشسته
زود
میخواد
بره...
میگن
همسایه
ها
آقا
بالاسره.گلای
رنگارنگ
برام
نمیخره،
برام
نمیخره
نخواستم...
دوباره
باز
میای
رو
زخم
من
نمک
بپاشی
برات
سفره
نچیدم
که
تو
هم
نخورده
باشی
خدارو
خوش
میاد
به
پات
بسوزم
تو
نباشی
آخه
قصه
ی
ما
به
کجا
کشیده
و
تو
کجاشی
آقا
بالاسر
نخواستم،
یار
بی
سفر
نخواستم
یه
سر
و
هزار
سودا
داره،
من
دردسر
نخواستم
یه
سر
و
هزار
سودا
داره،
من
دردسر
نخواستم
Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.