Lyrics Gongishke - Afshin
میچکه
نم
نم
بارون
رو
تن
خیس
خیابون
چقده
بی
آشیونه
طفلی
گنجیشکه
رو
ایوون
میخونه
جیک
جیکو
نالون
شعر
گندم
زار
ویروون
نمی
تونه
پر
بگیره
میون
گلای
گلدون
حالا
تنها
توی
این
غربت
سرده
کنج
سینه
ش
انگاری
یه
کوه
درده
حالا
تنها
توی
این
غربت
سرده
کنج
سینه
ش
انگاری
یه
کوه
درده
اون
روزا
اونور
کوها
طفلکی
دنیایی
داشتش
پشت
گندمزار
وحشی
چشمه
ی
پر
آبی
داشتش
حالا
داغ
چشمه
ی
پیر
خونه
کرده
تو
رگاش
بوی
گندم
زارو
داره
لحظه
لحظه
نفساش
یادشه
جفت
قشنگش
سر
میذاشت
روی
پراش
توی
خلوت
گل
سرخ
بوسه
میزد
رو
لباش
حالا
تنها
توی
این
غربت
سرده
کنج
سینه
ش
انگاری
یه
کوه
درده
منم
اون
گنجیشک
نالون
از
گذشته
ها
گریزون
پر
کشیدم
ز
دیارم
به
هوای
بوی
بارون
حالا
تنها
توی
این
غربت
سردم
ای
رفیق
پر
درد
توی
این
سینه
ی
خسته
م
ای
رفیق
حالا
تنها
توی
این
غربت
سردم
ای
رفیق
پر
درد
توی
این
سینه
ی
خسته
م
ای
رفیق
Attention! Feel free to leave feedback.