Ehaam - Soghoot Lyrics

Lyrics Soghoot - Ehaam



دلم نیامده که لحظه ای رها کنم تو را
عذاب پای من شکستنت بهانه شد فدا کنم تو را
دلم نیامده که از خودم جدا کنم تو را
به بت پرستیم قسم نشد بمانی و خدا کنم تو را
در من غمی شبیه یک خزان است
که هر چه میکشم از آن است
چیزی به پایانم نمانده با این تنی که نیمه جان است
برای بردن تو از یاد حتی زمان هم ناتوان است
دیدی از هر چه ترسیدم همان شد
بهای عشقمان گران شد
همیشگی ترین سکوتم سقوط من چه بی زمان شد
تنها پناهم از نبودت این گریه های بی امان شد
تو ناتمام من شدی ولی غمت ادامه دار است
یک قلب زندانی همیشه ترسش از طناب دار است
میبوسم این زخمی که جا مانده هنوز از خاطراتت
این زخم زیبا را نمیبندم چون از تو یادگار است
در من غمی شبیه یک خزان است
که هر چه میکشم از آن است
چیزی به پایانم نمانده با این تنی که نیمه جان است
برای بردن تو از یاد حتی زمان هم ناتوان است
دیدی از هر چه ترسیدم همان شد
بهای عشقمان گران شد
همیشگی ترین سکوتم سقوط من چه بی زمان شد
تنها پناهم از نبودت این گریه های بی امان شد
دلم نیامده رها کنم تو را رها کنم تو را




Ehaam - Soghoot - Single
Album Soghoot - Single
date of release
17-12-2024




Attention! Feel free to leave feedback.