Homayoun Shajarian - Relying On The Wind Lyrics

Lyrics Relying On The Wind - Homayoun Shajarian



دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد
تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد
دامن دوست به صد خون دل افتاد به دست
به فسوسی که کند خصم، رها نتوان کرد
سروبالای من آن گه که درآید به سماع
چه محل جامهٔ جان را که قبا نتوان کرد
...
مشکل عشق نه در حوصله دانش ماست
حل این نکته بدین فکر خطا نتوان کرد
چه بگویم که تو را نازکی طبع لطیف
تا به حدیست که آهسته دعا نتوان کرد
سروبالای من آن گه که درآید به سماع
چه محل جامهٔ جان را که قبا نتوان کرد
سروبالای من آن گه که درآید به سماع
چه محل جامهٔ جان را که قبا نتوان کرد




Homayoun Shajarian - Compilation




Attention! Feel free to leave feedback.