Lyrics Ghab - Mohammad Esfahani
به
شوق
خلوتی
دگر
که
رو
به
راه
کرده
ای
تمام
هستی
مرا
شکنجه
گاه
کرده
ای
محلمان
به
یُمن
رفتن
تو
رو
سپید
شد
لباس
اهل
خانه
را
ولی
سیاه
کرده
ای
چه
روزها
که
از
غمت
به
شکوِه
لب
گشوده
ام
و
نا
اُمید
گفته
ام
که
اشتباه
کرده
ای
چه
بارها
که
گفته
ام
به
قاب
عکس
کهنه
ات
دل
مرا
شکسته
ای
ببین
گناه
کرده
ای
محلمان
به
یُمن
رفتن
تو
رو
سپید
شد
لباس
اهل
خانه
را
ولی
سیاه
کرده
ای
چه
بارها
که
گفته
ام
به
قاب
عکس
کهنه
ات
دل
مرا
شکسته
ای
ببین
گناه
کرده
ای
ولی
تو
باز
بی
صدا
درون
قاب
عکس
خود
فقط
سکوت
کرده
ای.فقط
نگاه
کرده
ای
Attention! Feel free to leave feedback.