Lyrics Bigah Shod - Mohsen Namjoo
بیگاه
شد
بیگاه
شد
خورشید
اندر
چاه
شد
خورشید
جان
عاشقان
در
خلوت
الله
شد
بیگاه
شد
بیگاه
شد
خورشید
اندر
چاه
شد
خیزید
ای
دیوانگان
وقت
طلوع
ماه
شد
(نامجو)
تِرن-آف
شد،
تِرن-آف
شد،
خورشیدِ
ما
تِرن-آف
شد
معشوقهای
تِیک-آف
کرد،
آزردهای
علاف
شد
(مولوی)
روزیست
اندر
شب
نهان
ترکی
میان
هندوان
شب
ترک
تازیها
بکن
کان
ترک
در
خرگاه
شد
گر
بو
بری
زین
روشنی
آتش
به
خواب
اندرزنی
کز
شب
روی
و
بندگی
زهره
حریف
ماه
شد
ما
شب
گریزان
و
دوان
و
اندر
پی
ما
زنگیان
زیرا
که
ما
بردیم
زر
تا
پاسبان
آگاه
شد
ما
شب
روی
آموخته
صد
پاسبان
را
سوخته
رخها
چو
شمع
افروخته
کان
بیذق
ما
شاه
شد
ساقی
به
سوی
جام
رو
ای
پاسبان
بر
بام
رو
ای
جان
تو
بیآرام
رو
کان
یار
خلوت
خواه
شد
جانهای
باطن
روشنان
شب
را
به
دل
روشن
کنان
هندوی
شب
نعره
زنان
کان
ترک
در
خرگاه
شد
بیگاه
شد
بیگاه
شد
خورشید
اندر
چاه
شد
خیزید
ای
دیوانگان
وقت
طلوع
ماه
شد
Attention! Feel free to leave feedback.