Morteza Pashaei - Atlasi Lyrics

Lyrics Atlasi - Morteza Pashaei



وقتی شکسته اطلسی
وقتی گرفته آسمون
وقتی که تنهایی شده تنها شریک خونمون
وقتی نگاه روشنت حالا غریبه با چشام
دیگه نه اسمت یادمه نه دیگه عشقت رو می خوام
می ترسه بی تو گم شدن
بی رده پا و بی نشون
باید گذشت از باورت
باید رها شد نیمه جون
میترسه تنهایی و غم
باید تو رویا ها نشتست
باید به روی عاشقی چشم های دلتنگی و بست!
محرم نبودی ابرکم هُرم نفس های من و
همراه دلتنگی شدن هم بغض عاشق بودن و
محرم نبودی تا بگم مرد تنها که رسید
هم رنگ چشمات و گرفت هم یاس رویاهامو چید!
وقتی شکسته اطلسی
وقتی گرفته آسمون
وقتی که تنهایی شده تنها شریک خونمون
وقتی نگاه روشنت حالا غریبه با چشام
دیگه نه اسمت یادمه نه دیگه عشقت رو می خوام
می ترسه بی تو گم شدن
بی رده پا و بی نشون
باید گذشت از باورت
باید رها شد نیمه جون
میترسه تنهایی و غم
باید تو رویا ها نشتست
باید به روی عاشقی چشم های دلتنگی و بست!
محرم نبودی ابرکم هُرم نفس های من و.
همراه دلتنگی شدن هم بغض عاشق بودن و
محرم نبودی تا بگم مرد تنها که رسید
هم رنگ چشمات و گرفت هم یاس رویاهامو چید!



Writer(s): Mehrzad Amirkhani, Morteza Pashaei


Morteza Pashaei - 40 Days Past, Vol. 1
Album 40 Days Past, Vol. 1
date of release
24-12-2014




Attention! Feel free to leave feedback.