Lyrics Zalooha Khoone Del Mikhoran - Sadegh
بلوک
ما
تووش
سرما
سیمان
میسوزوند
روزها
شب
میشن
اینجا
زود
مردها
لاشه
های
زیر
تیغن
اینجا
که
اون
مرد
زن
ها
رو
میشکوند
بلوک
ما
توش
زالو
ها
خونِ
دل
میخورن
فکر
ها
آلوده
ان
بیخودن
خون
ها
کثیف،
خون
ها
کثیف
ولی
زالو
ها
رو
مقصر
میدونن
دزدن
همه
وسط
جنگ
و
همهمه
و
ترس
مردن
با
قمه
و
گرمی
جنس
اسلحه
و
تووی
صورت
درد
میزنن
بلند
قهقهه
شوخ
و
مسخره،
پُر
از
مسئله
اهالی
این
بلوک
دورن
از
همه
وحشتی
که
بیداد
میکرد
پشتِ
فنس
ها
توو
قانون
بی
قانون
ها
ریخت
کل
مرز
ها
شهر
زیر
فشار،
هرکی
تووی
حصار
توو
زالو
ها
یکی
میشد
فقط
طول
و
عرضا
بلوک
گیر
وبا،
اهالی
توو
ادا
زالو
رفت
توو
عبا،
خون
میشه
غذا
خون
شدش
غذا،
جشن
شدش
عزا
پُر
از
جهله
این
بلوک
و
گندیده
فضا
ما
مادران
زالو
های
زالو
زاده
ایم
نام
آوران
جنگ
توو
اوج
فرومایگی
جنگ
واسه
یابو،
رای
واسه
هالو
عده
ای
که
خط
شکنی
شدش
تووشون
تابو
ما
زنده
ایم،
ما
نمیمیریم
ماها
از
این
جستیم
هم
فاصله
میگیریم
ما
علیه
همیم،
کوریم
نمیبینیم
میکوبن
زمین
یکی
رو
دست
نمیگیریم
غذا
تموم
شد
زالو
ها
همو
میخوردن
و
رو
دیوار
تاریخ
میکشیدن
شکلی
مبهم
از
خود
گذشتگیشون،
تا
مرز
ایثار
داشت
میشد
این
وسط
یه
نطفه
بیدار
یه
نبض
تازه،
با
خون
پاک
لازم
یه
هستی
که
واسه
حضورش
بود
خیلی
حاضر
یه
نقش
نادر
از
نقاشی
ماهر
بو
دست
های
خدا
میداد
بتون
این
سازه
بدون
گوشت
و
پوست
و
استخون
و
رنگ
به
دور
از
حد
و
مرز
جنگ
جنون
و
مرگ
بی
نیاز
از
شناخت
خودش
کمال
دورش
کاملا
فهمیده
تر
بدون
درد،
بدون
درد
شبیه
تو،
شبیه
من
شبیه
ما
قبل
کالبد
ها
و
تن
شبیهِ
چیزی
که
شد
افتضاح
خلق
Attention! Feel free to leave feedback.