Lyrics Bot Shekan - Sattar
ای
آمده
با
شعر
ای
رفته
با
گریه
ای
خط
دلتنگی
از
بغض
تا
گریه
با
من
صبورانه
سر
کردی
و
ساختی
اما
چه
بی
حاصل
دردامو
نشناختی
تا
زندگی
بوده
قصه
همین
بوده
پشت
سر
خورشید
شب
در
کمین
بوده
ما
هر
دو
بازیچه
در
بازی
نیرنگ
قربانی
یک
بت
سر
تا
بپا
از
سنگ
تو
بت
پرست
اما
من
بت
شکن
بودم
باید
که
بت
می
مرد
جایی
که
من
بودم
بتخانه
شد
اما
محراب
عشق
من
فرمان
بت
این
بود
از
عشق
دل
کندن
ای
آمده
با
شعر
ای
رفته
با
گریه
ای
خط
دلتنگی
از
بغض
تا
گریه
بت
را
شکستم
من
بتخانه
شد
خالی
با
خود
ترا
هم
برد
آن
پوچ
پوشالی
قربانی
بت
شد
ایمان
و
پیوندم
من
هم
ز
جای
خویش
بتخانه
را
کندم
اکنون
نه
بت
مانده
نه
تو
نه
فردایی
این
بت
شکن
مانده
با
زخم
تنهایی
ای
آمده
با
شعر
ای
رفته
با
گریه
ای
خط
دلتنگی
از
بغض
تا
گریه
1 Varess
2 Shame Akhar
3 Yeki Beshekle Khode Man
4 Bot Shekan
5 Tekyegah
6 Marssiyeh
7 Fateh
8 Kashki
9 Batou Boodan
10 Gole Hassrat
Attention! Feel free to leave feedback.