Lyrics Kashky Shah Boodam - Sattar
میگم
کاشکی
که
شاه
بودم
شاه
تو
غصه
ها
بودم
به
فکر
چاره
ای
واسه
تموم
ادما
بودم
رو
پشت
و
بوم
خانه
ها
تمومو
را
گل
می
کاشتم
خانه
فقیر
و
دارا
ناودون
طلا
میزاشتم
میگم
کاشکی
که
شاه
بودم
شاه
تو
غصه
ها
بودم
به
فکر
چاره
ای
واسه
تموم
ادما
بودم
میگفتم
هر
کی
داره
کبوتر
و
قناری
رها
کنه
به
عشقه
روز
های
بیقراری
فقیررا
پول
میدادم
زندونی
ها
را
ازاد
هر
چی
کویر
خشکه
خودم
میکردم
اباد
میگم
کاشکی
که
شاه
بودم
شاه
تو
غصه
ها
بودم
به
فکر
چاره
ای
واسه
تموم
ادما
بودم
هر
کس
بدین
به
کیش
خود
سرگرم
قوم
و
خود
هرکس
به
اعتقادش
منطق
و
عدل
دادش
هرکس
با
اعتقادش
منطق
و
عدل
و
داداش
یک
گلخانه
یک
می
خونه
سر
تموم
گذرا
واسه
ی
تموم
عاشقا
واسه
همه
رهگذر
میگم
کاشکی
که
شاه
بودم
شاه
تو
غصه
ها
بودم
به
فکر
چاره
ای
واسه
تموم
ادما
بودم
ی
مدرسه
میساختم
به
قدر
هفتا
دری
که
از
تموم
دنیا
فقط
بیان
تماشا
هرکی
عروسی
میکرد
هفتا
شتر
جاهازش
مال
و
منال
و
ثروت
به
قدر
بی
نیازش
میگم
کاشکی
که
شاه
بودم
شاه
تو
غصه
ها
بودم
به
فکر
چاره
ای
واسه
تموم
ادما
بودم
هر
کس
بدین
به
کیش
خود
سرگرم
قوم
و
خود
هرکس
به
اعتقادش
منطق
و
عدل
دادش
هرکس
با
اعتقادش
منطق
و
عدل
و
داداش
یک
گلخانه
یک
می
خونه
سر
تموم
گذرا
واسه
ی
تموم
عاشقا
واسه
همه
رهگذر
میگم
کاشکی
که
شاه
بودم
شاه
تو
غصه
ها
بودم
به
فکر
چاره
ای
واسه
تموم
ادما
بودم
Attention! Feel free to leave feedback.