paroles de chanson Shajarian Kouli - Homayoun Shajarian
رفت
آن
سوار
کولی
با
خود
تو
را
نبرده
رفت
آن
سوار
کولی
با
خود
تو
را
نبرده
شب
مانده
است
و
با
شب
تاریکی
فشرده
کولی
کنار
آتش
رقص
شبانه
ات
کو؟
شادی
چرا
رمیده؟
آتش
چرا
فسرده؟
رفت
آنکه
پیشِ
پایَش
دریا
ستاره
کردی
رفت
آنکه
پیش
پایش
دریا
ستاره
کردی
چَشمانِ
مهربانش
یک
قطره
ناسِتُرده
رفت
آن
سوار
کولی
با
خود
تو
را
نبرده
میرفت
و
گَردِ
راهش
از
دود
آه
تیره
نیلوفرانه
در
باد
پیچیده
تاب
خورده
سودای
همرهی
را
گیسو
به
باد
دادی
سودای
همرهی
را
گیسو
به
باد
دادی
رفت
آن
سوار
و
با
خود
یک
تار
موی
نبرده
رفت
آن
سوار
و
با
خود
یک
تار
موی
نبرده
یک
تار
موی
نبرده
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.