paroles de chanson Romanian Folk Dance No. 3 - Mohsen Namjoo
این
پخش
که
می
کنی
عطرت
همین
پخش
که
می
کنی
آن
نمی
دانم
نامش
میان
همه
خیابان
های
شهر
پخش
که
می
کنی
عطرت
صد
سال
گذشت
بر
تن
من
و
از
صد
ساکت
سرای
بی
سلیقه
که
سفر
میکنی
پخش
عطرت
میان
همه
خیابان
های
شهر
باز
هم
بعد
از
صد
سال
و
دستان
من
بی
سفر
مانده
سفت
در
پوست
گردویی
بی
سر
و
ته
که
غم
می
بارد
از
رنگ
آن
و
چشم
هایم
را
که
باز
میکنی
پخش
عطرت
را
میان
همه
خیابان
های
شهر
بعد
از
همین
که
صد
سال
پوست
گردو
چشم
باز
می
کند
میان
دستم
و
تو
می
دوی
می
آیی
حال
می
کنی
پخش
عطرت
میان
همه
خیابان
های
شهر
همین
اگر
بدانی
که
گردوان
دریایند
و
من
بر
ساحل
می
میری
و
غش
می
کنی
پخش
عطرت
را
میان
همه
خیابان
های
شهر
صد
سال
گذشت
بر
تن
من
سافی
سرایدار
و
سینه
ام
از
سرمای
این
سر
که
می
دوانیم
خس
خس
می
کنی
و
دیوانه
وار
با
آن
عطر
دستاوینت
سر
بر
بالش
که
می
نهی
هر
شب
انگار
سرم
را
می
گذاری
لای
پرس
می
کنی
پخش
عطرت
را
میان
همه
خیابان
های
شهر
1 Chanson du Feu Follet
2 Romanian Folk Dance No. 3
3 Cordoba/Scenes from Summer
4 Melancholy of a Beautiful Day
5 Afat
6 Pavane
7 Short Motif
8 Guardane Las Vacas (part I)
9 Verano Porteno
10 Improvisation
11 Na Dideh Rokhat
12 Baghali
13 Tango
14 Noushin Laban
15 El Sol Sueno (Part I)
16 El Sol Sueno (Part II)
17 Guardane Las Vacas (Part II)
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.