paroles de chanson Bara Ye Dost - Sadegh

تا زندگی معنی استفادست
وابستگی یه حس سادست
دل دادن تووش خیلی سخته
ولی دل پس کشیدن اشتباهست
یه راه بلند، یه قصه ی ناب
یه حال عجیب توو یک چهره ی تار
تو لذت کاملی پشت نقاب
نه تو خوبی نه من رو جلد کتاب
من مغزم از من مسموم
تا لبخند زد بی منظور
با اخم گفتم من از تووم
دل حاکم عقلم دستور
تو چنتا چرخش از چرخ روزگار
دیدی که میگی حرفه توو نگام
کم پَر کشیدی پشت این پلان
گیریم که این گریمه رو چشام
چند دور خوندی توو از رو من
که پا گذاشتی تو محدودم
احساسام من محدودن
از باقی جز عشق محرومم
یکتا تو هر چی مجموعم
خورشیده داغ منظومم
نه جاهلم من نه معقولم
به دیو تنهایی محکومم

میشه داد رفت، این حسو
میشه داد زد، این حسو
میشه پا کرد، این حسو
میشه پاک کرد، این حسو
خاک کرد و موند، یا آب کرد و برد
ساز بود و زد، یا رقص کرد و مُرد

پایین بیا از شیب باورت
دنیا رو جمع کن زیر دامنت
نزار بفهمن چی توو چنگته
وگرنه اون روز روز آخره
به حرفم گوش کن که
انسانیت تو هوش مُرده
موجود گشنه توش گرگه
چه درنده بود چه موش مرده را