paroles de chanson I Vinens Speil - Skruk & Mahsa Vahdat
سالها
دل
طلب
جام
جم
از
ما
میکرد
وآن
چه
خود
داشت
ز
بیگانه
تمنا
میکرد
گوهری
کز
صدف
کُوْن
و
مکان
بیرون
است
طلب
از
گمشدگانِ
لبِ
دریا
میکرد
مشکل
خویش
بَرِ
ِ پیرِ
مُغان
بردم
دوش
کو
به
تایید
نظر
حل
معما
میکرد
دیدمش
خرم
و
خندان،
قدحِ
باده
به
دست
و
اندر
آن
آینه
صد
گونه
تماشا
میکرد
گفتم:
این
جام
جهان
بین
به
تو
کِی
داد
حکیم؟
گفت:
آن
روز
که
این
گنبد
مینا
میکرد
گفت:
آن
یار،
کز
او
گشت
سر
دار
بلند
جرمش
این
بود
که
اسرار
هویدا
میکرد
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.