Sogand - Saat Bargard paroles de chanson

paroles de chanson Saat Bargard - Sogand



هدف من توی گهواره مرد
رو ورق جوهری با اشکای خشک
نقاشیام اشکالی گنگ و
افکارم شده خرواری فحش
بحث این نیست که انسان کمه
بحث سرِ اینه که چه قدر سوگند خره
چون با هر کی نشسته یک ماه بعدش
طوری ازش خورده که چشماش تره
اینا تازه نیست عادت کردم
خط به خط، روی کاغذ غرقم و
شب به شب، توی عالمی پرتم
که جوونیم حروم شد؛ ساعت برگرد
تو یه اتاق تاریک و تار
چشام بارید و نگام یه تاریخ شادیو به یاد نداره
و سالی یه بار، منتظر شادیم تو ثانیه هام
تقویم روی میخ دیوار نیست
فقط یه نور کوچولو ته زیر سیگاری
داره می سوزونه، می فهمونه، شب سیاه نیست
ما پای هم تا صبح بیداریم
ساعت برگرد، ساعت برگرد
ساعت برگرد، اوم، ساعت برگرد
ساعت برگرد، ساعت برگرد
ساعت برگرد، ٱ، ساعت برگرد
بازم من همیشه یه گوشه ای تو اتاقم وا رفتم
پس هرکی ندونه میپرسه میگه خوابم، نه!
دادا من بیدارم تا جایی که یادم هست
فقط حالم بد
یادم میاد روزایی که عاشقونه
با بچه های محله میرفتیم کوهپایه تا عصر
روز ها و ساعت
مثلِ برق رفتن و دوستامم با برفا آب شدن
تا گرم بمونه روزایی که من پیش رومه
نامردا همه رفتن
همه سرگرم و غرقن توی کار و بار
با ایال و داف، چون توی حیاط ما
دیگه جایی نیست واسه این همه عشق و حال لارج
اینا کیان؟ به اصطلاح رفیقا، تا کجا باهات میان؟
دِ چرا تو رو میخوان، واسه سود و زیان
و هیچکی طرفت نیست چون لیست ورقه شده
بیست تا ورق خیس
ساعت برگرد، ساعت برگرد
ساعت برگرد، ساعت برگرد
ساعت برگرد، ساعت برگرد
ساعت برگرد، اوم، ساعت برگرد




Sogand - Compilation




Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.