paroles de chanson Sigar - Yousef Zamani
یه
غروب
با
یه
خاطره
از
اونی
که
یهو
تنهایی
رفت
اشکای
توی
چشام
روی
گونه
هام
رفت
هوا
ابری
بود
و
یه
سیگار
منو
تکیه
زدن
به
دیوار
زندگی
روی
سرم
ریخت
مث
آوار
من
که
از
ته
دلم
میخواستمش
رو
چشام
میذاشتمش
چرا
منو
رفیق
غم
کرد
من
که
از
ته
دلم
میخواستمش
رو
چشام
میذاشتمش
چرا
منو
تنهایی
ول
کرد
هوا
چه
دلگیره
نبودنش
نفسگیره
نمیدونم
کی
جای
من
دستاشو
میگیره
نمیدونه
دلم
بی
اون
میمیره
صدای
سوز
باد
و
وقتی
که
گفت
منو
نمیخواد
رفت
همه
چیمو
باختم
حتی
رویایی
که
با
اون
ساختم
من
تازه
اون
روی
عشقو
شناختم
من
که
از
ته
دلم
میخواستمش
رو
چشام
میذاشتمش
چرا
منو
رفیق
غم
کرد
من
که
از
ته
دلم
میخواستمش
رو
چشام
میذاشتمش
چرا
منو
تنهایی
ول
کرد
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.