Dariush - Bemaan Madar текст песни

Текст песни Bemaan Madar - Dariush



همی نالم که مادر در برم نیست
صفای سایه ی او بر سرم نیست
مرا گر دولت عالم ببخشند
برابر با نگاه مادرم نیست
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
که باران بلا میباردت از آسمان بر سر
در ماتم سرای خویش را بر هیچکس مگشای
که مهمانی به غیر از مرگ را بر در نخواهی دید
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
زمین گرم است از باران بی پایان خون امروز
ولی دلهای خونین جامگان در سینه ها سرد است
مبند امروز چشم منتظر بر حلقه ی این در
که قلب آهنین حلقه هم آکنده از درد است
نگاه خیره را از سنگ فرش کوچه ها بردار
که اکنون برق خون می تابد از آینه ی خورشید
دو چشم منتظر را تا به کی بر آستان خانه میدوزی
تو دیگر سایه فرزند را بر درنخواهی دید




Dariush - Sahneh 1
Альбом Sahneh 1




Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.