Текст песни Masloob - Dariush
به
صلیب
صدا
مصلوبم
ای
دوست
تو
گمان
مبری
مغلوبم
ای
دوست
شرف
نفس
من
اگه
شد
قفس
من
به
سکوت
تن
ندادم
حالا
میرم
بیکفن
وقتی
گفتن
یه
گناه
بود
مثل
دیدن
یا
شنیدن
معنی
آواز
هم
این
بود
ته
بنبست
داد
کشیدن
وقتی
حتی
توی
خلوت
فکر
آزادی
قفس
بود
گفتنیها
رو
میگفتیم
اگه
فرصت
یه
نفس
بود
به
گناه
صدا
با
جرم
گفتن
اگه
روی
صلیب
ویرون
شدم
من
شرف
نفس
من
گه
شد
قفس
من
به
سکوت
تن
ندادم
تا
نمیرم
بی
کفن
توی
شبهای
سکوت
فریاد
من
بود
ته
جنگل
خواب
بیــــداری
رود
از
غروب
هراس
تا
صبح
موعـــود
تیغ
خشم
خلیل
بر
قلب
نمــــرود
در
عذاب
تشنگی
گم
حسرت
من
بوی
گندم
بر
دلم
داغ
شقایق
از
عذاب
تلخ
مردم
از
کسی
که
مثل
بختک
تو
شبهام
انداخته
سایه
یه
سوال
ساده
کردم
نفرت
من
شد
گلایه
Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.