Текст песни Koma - Ho3ein , Sadegh
دوباره
شب
رسیدش،
منم
و
خودم
و
خدات
یه
کام
از
ته
نشینش،
بدنه
شله
رو
دو
پام
بذار
این
لش
بمیره
وسط
هرچی
گناه
بذار
این
تن
بگیره
بوی
کاغذای
دلار
من
و
خدات،
دو
تا
دیونه
ایم
یه
خونه
داریم
اون
بالا
و
بیرون
کُره
ایم
تو
زندگی
با
زاویه
اش،
تو
روح
من
با
قافیه
اش
تو
شهر
پوچ
و
حاشیه
اش،
تو
عقربش
تو
ثانیه
اش
لباسو
میکنم
شیشه
هارو
میشکنم
زمینو
میفروشم
آسمونو
میخرم
یه
خنده
کج
به
راست،
با
دو
تا
چشم
ریز
رو
گردن
خدات،
میشم
یه
سینه
ریز
به
جای
کلّتون،
فریبو
میخورم
صعودو
میبینم
مسیرو
میدوئم
با
این
حال
هستم
حاجی
اونقدی
که
گفتم
این
خیلی
حرفه
مشتی،
کَس
بشی
تو
غربت
یکمی
صبر
کن،
صبر
کن
...
من
هنوز
اینجا
کلّی
کار
دارم
یکمی
صبر
کن،
یکمی
صبر
کن
من
سوال
نیستم
جواب
دارم
یکمی
صبر
کن،
یکمی
صبر
کن
یه
خورده
وایستا،
یکمی
صبر
کن
تو
که
دیدی
اینارو
ازم
خل
و
چیلی،
بیدار
و
نسخ
دنیامون
چی
داره
اصلا
؟
هی
میگی
کافیته
نزن
هنوزم
لقم،
هنوز
مثله
برگم
میرم
به
دست
باد
و
اونجا
هم
که
حق
هست
واقعی
شد
ادعام،
گم
شدم
تو
ازدحام
شدم
قطره
قطره
آب،
پرم
قد
لحظه
هام
له
شدم
تو
همین
وضع،
شعر
شدم
تو
همین
وزن
اونقدری
که
نشن
هضم،
اونقدی
که
بشیم
جذب
خدا
میدونه
که
تو
دلم
چیه
میدونه
میپرم
از
رو
پرچینش
میدونم
میگیره
دستمو
یه
روز
و
میکشه
پرده
از
رو
تصویرش
هخ
و
لاخِ
پات
روی
خش
و
خش
برگا
فصل
هره
کره
رفت
و
باز
رسیده
سرما
همه
چی
خاص،
تو
یه
روز
عادی
یه
روتِ
احساس
و
یه
رویِ
مادی
یکمی
صبر
کن،
صبر
کن
...
من
هنوز
اینجا
کلّی
کار
دارم
یکمی
صبر
کن،
یکمی
صبر
کن
من
سوال
نیستم،
جواب
دارم
یکمی
صبر
کن،
یکمی
صبر
کن
یه
خورده
وایستا،
یکمی
صبر
کن
Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.