Текст песни Boatless Oar - Mohsen Chavoshi
دو
تا
چشمام
دو
تا
سربازِ
مغرورن
که
مدّت
هاست
از
معشوقه
شون
دورن
دو
تا
سرباز
که
چند
تا
زنِ
تنها
توی
دلشوره
هاشون
رخت
می
شورن
دو
تا
دستام
دو
تا
چاقوی
بی
دسته
دو
تا
قفل
بزرگ
دست
و
پا
بسته
دو
تا
پارو
دو
تا
پاروی
بی
قایق
دو
تا
کشتی
با
ده
تا
لنگر
خسته
گَلوم
خلوت
ترین
پس
کوچه
ی
بن
بست
سَرَم
سَرکِش
ترین
فوّاره
ی
میدون
یه
فنجون
قهوه
تو
غمگین
ترین
کافه
یه
عابر
تو
خیابونای
سرگردون
چشامو
بستم
و
وا
کردم
و
دیدم
یکی
از
بال
بسته
ام
آسمون
ساخته
یکی
بختک
شده
افتاده
رو
سینه
ام
یکی
از
استخونام
نردبون
ساخته
سَرَم
چند
تا
کتابِ
رنگ
و
رو
رفته
یه
بالون
با
طنابِ
از
گلو
پاره
یه
اعدامی
که
امیدش
به
دنیا
نیست
ولی
دنیا
براش
جذابیّت
داره
نه
دنیا
از
سَرَم
خیلی
زیادی
بود
نه
پیشونی
نوشته
ام
بود
کم
باشم
به
هر
تقدیر
شکلک
درنیاوردم
فقط
می
خواستم
شکل
خودم
باشم
گلومو
پاره
کردم
امّا
این
مَردم
بِهِم
گفتن
که
دیوونه
ست
عاشق
نیست!
کسی
باور
نکرد
این
آدم
بی
شکل
به
غیر
از
عشق
با
چیزی
موافق
نیست...
Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.