Lyrics Maryam - Atta
مریم
چرا
با
ناز
و
با
افسون
و
لبخندی
به
جانم
شعله
افکندی
مرا
دیوانه
کردی
امشب
چه
با
ناله
غم
از
هر
دیده
می
بارد
دلم
در
سینه
می
نالد
مرا
دیوانه
مردی
مرا
دیوانه
کردی
رفتی
مرا
تنها
به
دست
غم
رها
کردی
به
جان
من
خطا
کردی
مرا
دیگر
نخوانی
پیدا
شدی
با
غم
تو
در
جام
شراب
من
ازین
حال
خراب
من
بگو
دیگر
چه
خواهی
بگو
دیگر
چه
خواهی
اشکی
که
ریزد
ز
دیده
من
آهی
که
خیزد
ز
سینه
من
رنگ
تمنا
ندارد
تو
ان
گل
مریم
سپیدی
بی
تو
دلم
شوری
و
امیدی
دیگر
به
دنیا
ندارد
دیگر
به
دنیا
ندارد
همچون
نسیم
از
برم
بگذر
یک
لحظه
در
دیده
ام
بنگر
شاید
نشانی
ز
عشق
و
وفا
بینم
به
چشم
تو
بار
دگر
همچون
نسیم
از
برم
بگذر
یک
لحظه
از
دیده
ام
بگذر
شاید
نشانی
ز
عشق
ووفا
بینم
به
چشم
تو
بار
دگر
اشکی
که
ریزد
ز
دیده
ی
من
آهی
که
خیزد
ز
سینه
ی
من
رنگ
تمنا
ندارد
تو
آن
گل
مریم
سپیدی
بی
تو
دلم
شوری
و
امیدی
دیگر
به
دنیا
ندارد
دیگر
به
دنیا
ندارد
همچون
نسیم
از
برم
بگذر
یک
لحظه
از
دیده
ام
بگذر
شاید
نشانی
ز
عشق
و
وفا
بینم
به
چشم
تو
بار
دگر
اشکی
که
ریزد
ز
دیده
ی
من
آهی
که
خیزد
ز
سینه
ی
من
رنگ
تمنا
ندارد
تو
آن
گل
مریم
سپیدی
بی
تو
دلم
شوری
و
امیدی
دیگر
به
دنیا
ندارد
دیگر
به
دنیا
ندارد
دیگر
به
دنیا
ندارد
مریم
چرا
با
ناز
و
با
افسون
و
لبخندی
به
جانم
شعله
افکندی
مرا
دیوانه
کردی
امشب
چه
با
ناله
غم
از
هر
دیده
می
بارد
دلم
در
سینه
می
نالد
مرا
دیوانه
کردی
مرا
دیوانه
کردی
رفتی
مرا
تنها
به
دست
غم
رها
کردی
به
جان
من
خطا
کردی
مرا
دیگر
نخوانی
پیدا
شدی
با
غم
تو
در
جام
شراب
من
ازین
حال
خراب
من
بگو
دیگر
چه
خواهی
بگو
دبگر
چه
خواهی
اشکی
که
ریزد
ز
دیده
من
آهی
که
خیزد
ز
سینه
من
رنگ
تمنا
ندارد
تو
آن
گل
مریم
سپیدی
بی
تو
دلم
شوری
و
امیدی
دیگر
به
دنیا
ندارد
دیگر
به
دنیا
ندارد
دیگر
به
دنیا
ندارد
Attention! Feel free to leave feedback.