Lyrics Dombale Chi Migardi - Mahasty
دنبال
چه
میگردی
اون
رفته
از
این
شهر
اون
رفته
از
اینجا
بیهوده
نکن
کوشش
که
اون
گمشده
ی
ما
دیگه
نمیشه
پیدا
از
بس
که
تو
آزردی
دلش
رو
گریوندی
چشای
خوشگلش
رو
بدنبال
هوس
می
رفتی
آسون
نادیده
گرفتی
مشکلش
رو
عاقبت
شبی
شکسته
ازما
ازشهرو
دیار
ما
سفر
کرد
از
عشق
تو
ای
دل
هوسکار
اون
فرشته
خوب
صرفنظر
کرد
دنبال
چه
میگردی
اون
رفته
از
این
شهر
اون
رفته
از
اینجا
بیهوده
نکن
کوشش
که
اون
گمشده
ی
ما
دیگه
نمیشه
پیدا
از
بس
که
تو
آزردی
دلش
رو
گریوندی
چشای
خوشگلش
رو
بدنبال
هوس
می
رفتی
آسون
نادیده
گرفتی
مشکلش
رو
از
بس
که
شبا
نشسته
بیدار
در
ارزوی
لحظه
ی
دیدار
از
شدت
تنهایی
و
غم
شد
همسایه
ی
و
همصحبت
دیوار
خسته
و
افسرده
شد
از
دست
تو
غمگینو
ازرده
شد
از
دست
تو
گفته
بخود
که
محنت
جدایی
بهتره
از
غصه
ی
بیوفایی
دنبال
چه
میگردی
اون
رفته
از
این
شهر
اون
رفته
از
اینجا
بیهوده
نکن
کوشش
که
اون
گمشده
ی
ما
دیگه
نمیشه
پیدا
از
بس
که
پی
هوای
تازه
هر
لحظه
بیک
بهانه
رفتی
به
عشق
او
نکردی
اعتناییی
احساسشو
بازیچه
گرفتی
میون
این
کویر
اون
غنچه
ی
گل
نداشته
بیش
از
این
صبرو
تحمل
شکسته
عاقبت
در
قفس
رو
گذاشته
زیر
پا
عشقو
هوس
رو
دنبال
چه
میگردی
اون
رفته
از
این
شهر
اون
رفته
از
اینجا
بیهوده
نکن
کوشش
که
اون
گمشده
ی
ما
دیگه
نمیشه
پیدا
از
بس
که
پی
هوای
تازه
هر
لحظه
به
یک
بهانه
رفتی
به
عشق
او
نکردی
اعتناییی
احساسشو
بازیچه
گرفتی
میون
این
کویرو
غنچه
ی
گل
نداشته
بیش
از
این
صبرو
تحمل
شکسته
عاقبت
در
قفس
رو
گذاشته
زیر
پا
عشقو
هوس
رو
دنبال
چه
میگردی
اون
رفته
از
این
شهر
اون
رفته
از
اینجا
بیهوده
نکن
کوشش
که
اون
گمشده
ی
ما
دیگه
نمیشه
پیدا
دیگه
نمیشه
پیدا
دیگه
نمیشه
پیدا
دیگه
نمیشه
پیدا
دیگه
نمیشه
پیدا
دیگه
نمیشه
پیدا
دیگه
نمیشه
پیدا
Attention! Feel free to leave feedback.