paroles de chanson Ghooye Ziba - Parvaz Homay
مرگ
قو
شنیدم
كه
چون
قوی
زیبا
بمیرد
فریبنده
زاد
و
فریبا
بمیرد
شب
مرگ
تنها
نشیند
به
موجی
رود
گوشهای
دور
و
تنها
بمیرد
در
آن
گوشه
چندان
غزل
خواند
آن
شب
كه
خود
در
ميان
غزلها
بمیرد
گروهی
بر
آنند
كاین
مرغ
شیدا
كجا
عاشقی
كرد؛
آنجا
بمیرد
شب
مرگ
از
بيم
آنجا
شتابد
كه
از
مرگ
غافل
شود
تا
بمیرد
من
این
نكته
گیرم
كه
باور
نكردم
ندیدم
كه
قویی
به
صحرا
بمیرد
چو
روزی
از
آغوش
دریا
برآمد
شبی
هم
در
آغوش
دریا
بمیرد
تو
دریای
من
بودی
آغوش
واكن
كه
میخواهد
این
قوی
زیبا
بمیرد
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.