Текст песни Mosabeb - Dariush
الهی
به
مستان
جام
شهود
به
عقل
آفرینان
بزم
سجود
به
آنان
که
بی
باده
مست
آمدند
ننوشیده
می
می
پرست
آمدند
در
این
حال
مستی
صفا
کردم
تو
را
ای
خدا
من
صدا
کردم
از
این
روزگاری
که
من
دیدم
چه
شبها
خدایا
خدا
کردم
نهادم
سر
سجده
برخاکت
به
درگاهت
امشب
دعا
کردم
شرار
عمر
فانیم
من
طلوع
جاودان
تویی
تو
نشان
ناتوانیم
من
توان
بی
نشان
تویی
تو
تو
شور
عشقم
داده
ای
مرا
تو
رسوا
کرده
ای
به
کوی
اهل
دل
مرا
تو
مست
و
شیدا
کرده
ای
کجا
روم
که
چاره
ساز
ای
خدا
تویی
نیاز
هر
چه
بی
نیاز
ای
خدا
تویی
سبب
گر
بسوزد
مسبب
تو
هستی
سبب
ساز
این
جهان
تویی
ز
دست
که
آید
که
دستم
بگیرد
مرا
سایه
ی
امان
تویی
Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.