Gad Elbaz - תפילה לעני текст песни

Текст песни תפילה לעני - Gad Elbaz




مگر به جان نرفته ای؟
مگر یکبار نرفته ای؟
دلم میخواست خواننده ی عرب بودم
تا غروب ها که میرسید، از بعد از غروب ها، باز غروب ها، غروب ها که
میرسیدند به صوت جانکاه ترین سوز ها را
برای سوزاندن دل خودم هِل٘ هِلَه میکردم.
ای ای هاتنا و هِبُک، اَنا عاشِق٘، اَنا ظالم٘
بلد بودن چه خوبست و من نا بلد، به تو ظلم میکنم،
وقتی با تمام زبانهای جهان نام تو را عاشقانه صدا نمیکنم
دل من
دل من
دل من
این جواب هر سر برگرداندن تو بود
ابتدای جواب هر حرف
هر پلک پریدن پلک پراندم تو را، قاصدک شادی های کوچک
و کوچ کردم به شیراز های ایتالیا
تو که رفته باشی، دیگر فرقی نمیکند بَی٘رُوط باشم یا استانبول
من به غروب های تنهایی تهران معتاد شدم
من به غروب های تنهایی تهران معتاد شدم.



Авторы: מסורתי, ביטון נדב, צרויה אסף, וובר פנחס


Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.