Текст песни Ghalb - Hamid Hiraad
دلتنگ
چهره
ای
هستم
که
نمیدانم
خاک
با
اون
چه
کرده
است
کس
در
این
شهر
مرا
شکل
تو
عاشق
نکرد
گفته
بودم
هرکجایی
سمت
قلبم
برنگرد
حال
روزم
بعد
تو
رنگ
از
ثابت
نداشت
هرکه
آمد
روی
قلبم
رد
پایش
جا
گذاشت
خدا
نکند
ابری
بگیرد
خدا
نکند
باران
ببارد
خدا
نکند
اشکی
بلغزد
خدا
نکند
قلبم
بلغزد
با
دست
خالی
ام
تو
را
گرفتم
و
رها
نکردم
ای
وای
بر
من
ای
وای
درگیر
عشق
و
زندگی
شدم
دگر
خطا
نکردم
ای
وای
بر
من
ای
وای
گاهی
به
ما
سر
بزن
ای
شیرین
زبانم
از
حال
خود
خبر
بده
نامهربانم
بوسیدمت
از
این
به
بعد
در
خوابم
میبینمت
یعنی
خداحافظ
بوییدمت
در
باغ
گل
میبینمت
من
در
بغل
میگیرمت
یعنی
خداحافظ
گاهی
به
من
سر
بزن
ای
شیرین
زبانم
از
حال
خود
خبر
بده
نامهربانم
با
دست
خالی
ام
تو
را
گرفتم
و
رها
نکردم
ای
وای
بر
من
ای
وای
درگیر
عشق
و
زندگی
شدم
دگر
خطا
نکردم
ای
وای
بر
من
ای
وای
گاهی
به
ما
سر
بزن
ای
شیرین
زبانم
از
حال
خود
خبر
بده
نامهربانم
Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.