Naser Abdollahi - Hastie Man текст песни

Текст песни Hastie Man - Naser Abdollahi



نهاده اند یکی سنگ بر مزار نبوغ
به پاس آنهمه لوح و سپاسهای همیشه
از خانه بیرون میزنم اما کجا امشب
شاید تو میخواهی مرا در کوچه ها امشب
پشت ستون سایه ها روی درخت شب
میجویم اما نیستی در هیچ جا امشب
ای ماجرای شعر و شبهای جنون من
آخر چگونه سر کنم بی ماجرا امشب
میدانم آری نیستی اما نمیدانم
بیهوده میگردم بدنبالت چرا امشب
هر شب تورا بی جستجو میافتم اما
نگذاشت بی خوابی به دست آرم تو را امشب
ای ماجرای شعر و شب های جنون من
آخر چگونه سر کنم بی ماجرا امشب
هر شب صدای پای تو میامد از هر چیز
حتی ز برگی هم نمی آید صدا امشب
تا سایه ای دیدم شبیهت نیست اما حیف
ای کاش میدیدم به چشمانم خطا امشب
امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه
بشکن قرق را ماه من بیرون بیا امشب
گشتم تمام کوچه ها را یک نفس هم نیست
شاید که بخشیدن دنیا را به ما امشب
طاقت نمیارم تو که میدانی از دیشب
باید چه رنجی برده باشم بی تو تا امشب
ای ماجرای شعر و شب های جنون من
آخر چگونه سر کنم بی ماجرا امشب




Naser Abdollahi - Rokhsat
Альбом Rokhsat
дата релиза
03-03-2012



Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.